لوسی یک افسر فنی و علمی پلیس است. زندگی روزمره انفرادی او با ورود یک زوج جوان به نزدیکی همسایگی او که پدر و مادر یک دختر کوچک هستند، مختل می شود. در حالی که او به همسایگان جدید خود علاقه مند شده است متوجه می شود که یان، پدر، خانواده یک فعال ضد پلیس با سابقه جنایی جدی است و ...

کای، دختری با قلبی شکسته، برای تعطیلات از تایوان به شهری ساحلی در برزیل می‌آید. یک کولر گازی خراب او را به چتر فروشی فوآنگ می‌کشاند. فوآنگ می‌توانست دوست او شود، اما فصل بارانی فرا نمی‌رسد و مغازه‌اش ناپدید می‌شود. کای در جستجوی فوآنگ، با داستان شیائوکسین و گروهی از کارگران چینی در یک آسمان‌خراش مجلل آشنا می‌شود. کای به‌طور عجیبی خود را در داستان شیائوکسین می‌بیند و ...

در نوامبر سال 1919، سربازی به نام "ادوارد پریکورت" چند روز قبل از آتش‌بس، زندگی فردی به نام "آلبرت میلارد" را نجات داد. این دو مرد به غیر از جنگ هیچ چیز مشترکی نداشتند و …

در سال 1942 یک جوان بلژیکی ، در کنار دیگر یهودیان توسط SS دستگیر و به یک اردوگاه کار اجباری در آلمان فرستاده می شود تا پس از کار اجباری اعدام شود، او به نگهبانان میگوید که یهودی نیست و یک ایرانی است تا بتواند از اعدامش جلوگیری کند، اما دوستی با آشپزی آلمانی که قصد دارد پس از جنگ رستورانی در ایران باز کند، شرایط بحرانی ای برای او ایجاد می کند و ...

در این فیلم کنشگران گروه «اکت آپ» در مورد نحوه اطلاع رسانی در مورد «اچ آی وی» و بیماری ایدز با یکدیگر به بحث می پردازند. آنها همچنین به شرکت های داروسازی که از تحویل داروی آنها خودداری می کنند، حمله می کنند و در عین حال عاشق می شوند، با بیماری مبارزه می کنند و در نهایت مرگ را تجربه می کنند.

این فیلم سالها تبعید زندگی "اشتفان تسوایگ"، نویسنده ی معروف یهودی اتریش، مبارزه درونی خود برای «نگرش درست» نسبت به وقایع جنگی اروپا و جستجوی خانه ای جدید برای خودش بود ...